آب در بنزین خودرو پزشکیان یا در آسیاب بیگانه؟!

به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از روزنامه هم میهن، ماجرای وجودآب در بنزین و ازکارافتادن خودروهای حامل رئیسجمهور بعد از سوختگیری، بازتاب بسیار زیادی داشت.
آنگونه که در رسانهها آمده، هیئت همراه رئیسجمهور «متوجه شده» که در این جایگاه سوخت بیکیفیت (یعنی بنزین مخلوط با آب) عرضه شده و پیشتر هم تخلف مشابهی در این جایگاه صورت گرفته است. راوی بلافاصله پس از ورود به قزوین، این داستان را در جلسهای با حضور عدهای از اهالی احزاب و سیاست آن استان تعریف میکند.
نکته عجیب در همین است که چگونه یک بازرس ویژه قبل از بررسی چندوچون ماجرا و واکاوی دقیق ابعاد موضوع، آن را در یک جلسه عمومی بازگو کرده است. اکنون پرسش این است که در برابر این ماجرا کلیت داستان را چگونه باید مورد تدقیق قرار داد؟ به نظر میرسد بخشی از قضیه به حوزههای فنی و مهندسی ارتباط دارد. به لحاظ فنی و در شرایط متعارف اساساً وجود آب در مخزن بنزین جایگاه تقریباً نامحتمل است. وقتی که نفتکش حامل بنزین به جایگاه وارد میشود، با استفاده از اتصالات ویژهای به مخزن جایگاه متصل شده و محموله را خالی میکند.
حتی اگر سیل هم از آسمان ببارد، امکان ندارد که بتواند به درون مخزن راه پیدا کند. موقعیت مخزن در هر جایگاه بهگونهای نیست که شبیه یک محفظهی باز باشد که هر سیال بتواند به درون آن راه پیدا کند. پرشدن مخزن از طریق همان اتصالات و شیلنگهایی (فلنچ) است که صرفاً بین نفتکش و مخزن تعریف شده است. به عبارت دیگر هیچ پمپبنزینی نمیتواند غیر از فرآوردههایی که میفروشد، سیال دیگری را وارد مخزن خود کند. وجود آب در بنزین بدین صورت ممکن است که یک تانکر آب وارد جایگاه شود و با استفاده از فلنچهای مخصوص، آب را داخل مخزن بنزین وارد کند که اساساً امکان وقوع چنین چیزی نزدیک به صفر است.
این البته به این معنی نیست که احتمال وجود تخلف در جایگاه وجود ندارد بلکه بحث بر سر این است که روایت ماجرا و آنچه که به رسانهها کشیده شده، نمیتواند به آن صورتی باشد که راوی بیان کرده است.
غیر از این موضوع فنی، منطق ایجاب میکند که اگر بنزین جایگاه مخلوط با آب باشد، آنگاه بایستی صدها خودرو همزمان کنار جاده متوقف میشدند. چگونه است که فقط خودروهای حامل رئیسجمهور محترم به این مشکل برخورد کردهاند؟ مگر نه اینکه صدها و هزاران خودرو از همان مخزن آلوده سوختگیری کردهاند؟ پس باید در این داستان شاهد وجود قطاری از خودروهایی باشیم که بنزین آلوده دریافت کرده و دچار نقص فنی شده باشند.
در متن روایت رسانهای به چنین چیزی برخورد نکردهایم. معلوم نیست چرا چنین چیزی از چشم و ذهن یک بازرس ویژه مغفول مانده و توجهش را جلب نکرده است. مقامات صنعت نفت گفتهاند با وجود افزایش ۵۰ درصدی تقاضا و تهدیدات سایبری و حملات نظامی در جنگ ۱۲ روزه، تأمین سوخت بدون وقفه ادامه یافت. در یکی از روزهای آغازین تجاوز، صحبت از توزیع ۲۰۰ میلیون لیتر فرآورده است که چیزی کمتر از دو برابر به نسبت یک روز عادی است. این در حالی است که تمام این موقعیتهای فوقالعاده به صورت ناگهانی اتفاق افتاده و حفظ پایداری شبکه (اعم از تولید، تامین، انتقال، تخصیص، حملونقل و توزیع فرآورده) واقعاً کار بسیار بزرگی است که فقط با همراهی مردم و مدیریت هوشمندانهی ارکان صنعت نفت محقق شد.
تهدیدات موجود شامل حال همهی مردم بود ولی کارکنان جایگاهها، پیمانکاران بخش حملونقل جادهای و ریلی، عوامل عملیاتی در صنعت نفت، بخشهای ستادی و برنامهریزی و سایر عوامل زنجیره تأمین و توزیع سوخت پای کار مردم و نظام بودند. باید این سؤال را مطرح کرد که چگونه از یک رویداد (یعنی خاموششدن خودروها) چنین نتیجهگیری متقن و قطعی حاصل شده است؟ و دیگر اینکه چرا این داستان بدون بررسیهای دقیق از سوی متولیان امر (یعنی شرکت ملی پخش و وزارت نفت) در یک جمع غیرمرتبط (دبیران احزاب و سایر فعالان سیاسی استان قزوین) بیان شده است؟
ناخواسته پای وزارت نفت هم به این قضیه کشیده و شرکت ملی پخش مجبور به انتشار توضیحاتی شد؛ که بیان آنها در این شرایط نه ضرورتی داشت و نه اینکه توانست زهر تلخ این روایت ناعادلانه را بگیرد؛ آن هم در شرایطی که رسانههای بیگانه بهرهبرداریهای خود را از این خبر کرده بودند. روایت ماجرا به شکلی تشریح شده، از چندین تاکتیک حفاظتی و حراستی و امنیتی هم پرده برمیدارد. این توضیحات از آنجا که با امنیت رئیسجمهور عزیر کشورمان مرتبط است، طبعاً باید در زمرهی مکتومات هر تیم دولتی باشد؛ اما مورد ارزیابی همگان قرار گرفته است.