تهران آرت آکادمی

پژمان جمشیدی تا کجا می خواهد در عرصه بازیگری راه سقوط را طی کند؟

پژمان جمشیدی تا کجا می خواهد در عرصه بازیگری راه سقوط را طی کند؟

به گزارش خبرآنلاین روزنامه ایران نوشت: بی‌شک وقتی جمشیدی در 1392 در مجموعه تلویزیونی پژمان (سروش صحت) گُل کرد و به عنوان یک بازیکن سابق فوتبال باشگاهی و ملی تصویر و استعداد جدیدی از خود به مخاطبان نشان داد، کسی فکر نمی‌کرد که او از این موقعیت فرصتی بسازد برای شروع یک مسیر جدید حرفه‌ای.

جمشیدی اما به عنوان یک هافبک راست سابق از موقعیت تک به تک به وجود آمده در عرصه سینما نهایت استفاده را کرد و پس از چند تجربه فرعی در سینما و تلویزیون از جمله پنجاه کیلو آلبالو (مانی حقیقی) و دیوار به دیوار (سامان مقدم) با حضور در نقش اول فیلم خوب، بد، جلف (پیمان قاسم خانی) در کنار سام درخشانی که در مجموعه پژمان هم‌بازی خوب او بود، خود را به عنوان یک بازیگر کمدی به فضای محدود سینمای تجاری ایران معرفی کرد.

جمشیدی پس از موفقیت این فیلم در نزدیک به چهل فیلم سینمایی، بیش از 10 مجموعه تلویزیونی و شبکه نمایش خانگی از جمله زیرخاکی (جلیل سامان) و مگه تموم عمر چند تا بهاره (سروش صحت) و هفده نمایش بازی کرد. کارنامه‌ای که به لحاظ کمی برای بسیاری از بازیگران دوره دیده و حرفه‌ای سینما و تئاتر یک رویا است.

پژمان جمشیدی در مجموعه پژمان که روایتی برگرفته از زندگی خود او است، چهره دلنشین و لحن طنازانه و شخصی شده همان پژمان جمشیدی بازیکن فوتبال را توانست در قاب تلویزیون با مخاطبان فراوان یک دهه قبل ایران به اشتراک بگذارد. دیده شدن این مجموعه تلویزیونی و بازخورد مناسب آن از سوی تماشاگران باعث شد تا او به عنوان یک استعداد جدید برای استفاده در فیلم‌های سینمایی کمدی محک زده شود. بدین ترتیب این مسأله با ظهور قالبی جدید از فیلم‌های کمدی در سینمای ایران هم‌زمان شد؛ فیلم‌هایی با فیلمنامه و ساخت بعضاً ضعیف که با کمک پوستر و تیزرهای کاریکاتوری و بازیگر تازه کار و مستعدی همچون پژمان جمشیدی در تسخیر گیشه با هم رقابت می‌کردند.
پژمان جمشیدی هم با ترکیبی از شخصیت خود در مجموعه تلویزیونی پژمان و همچنین شخصیت خوب طراحی شده فریبرز باغ بیشه در مجموعه تلویزیونی ادامه‌دار زیرخاکی خیلی زود به یک کلیشه کمیک تبدیل شد. شخصیتی گهگاه گیج با جا خوردن‌ها و تصمیم‌های بد که دست و پا می‌زند تا از موقعیت‌های سختی که در آن قرار می‌گیرد رهایی پیدا کند.

البته کارنامه بازیگری جمشیدی فقط شامل آثار کمدی نیست. حضور او در فیلم‌هایی مانند علفزار (کاظم دانشی)، بی‌بدن (مرتضی علیزاده)، یادگار جنوب (حسین امیری دوماری و پدرام پورامیری)، خط فرضی (فرنوش صمدی) و جهان با من برقص (سروش صحت) و در نقش‌های جدی نشان داد جمشیدی با هدایت درست کارگردان و دور شدن از کلیشه‌های خودساخته می‌تواند به عنوان یک بازیگر حرفه‌ای، سنجیده و عیار بازی‌اش مشخص شود. بازی او در علفزار و در نقش یک بازپرس جدی و پیگیر یک پرونده که الهام گرفته از یک ماجرای جنایی واقعی هم بود، به خوبی دیده شد و نامزدی‌اش برای بهترین بازیگر نقش اول مرد در چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر هم بی‌دلیل نبود. جمشیدی در بی‌بدن و در نقش پدر یک قاتل جوان تا حد زیادی توانست او را از کلیشه پیرامونش دور کند و اتفاقاً در تناقضی خوب با شخصیت‌هایی که در ذهن مخاطبان از او به یاد مانده، توانست ذهن مخاطب را در جریان داستان به انحراف بکشد. با همه این تجربه‌های غیرکمدی، پژمان جمشیدی به هر دلیل که خود می‌داند ترجیح می‌دهد تا جایی که سکه‌اش اعتبار دارد خود را خرج سینمای کمدی کند.

17302

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پانزده + 10 =