به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابطعمومی گروه سینمایی هنر و تجربه، نشست نقد و بررسی فیلم سینمایی «باد در کشتزارهای نیشکر» به کارگردانی ابراهیم اشرفپور و تهیهکنندگی سعید شاهسواری با حضور کارگردان و سازندگان اثر و همینطور جواد طوسی منتقد سینما، شامگاه دوشنبه ۲۰ مرداد در پردیس سینمایی چارسو توسط گروه سینمایی «هنروتجربه» برگزار شد.
طوسی روزنامهنگار و منتقد سینما در ابتدای این نشست با اشاره به نمایش فیلمهایی همچون «باد در کشتزارهای نیشکر» در گروه «هنروتجربه» گفت: «باد در کشتزارهای نیشکر» علیرغم نقاط قوت و ضعفی که دارد یک ویژگی بارز را در خود جایداده و آن نگاه عدالتخواهانه است و آغاز کردن یک اثر بلند سینمایی با چنین مضمون و دستمایهای به عقیده من قابلتقدیر است. این همان حلقه مفقوده جامعه ماست که پس از گذشت سالها، همچنان خلأ آن در حوزههای مختلف احساس میشود.
وی ادامه داد: نقطه محوری فیلم، نوجوانی به نام «یونس» است؛ شخصیتی که گویی همواره ناظر بر محیط اطراف و دنیای پیرامون خویش است. میتوان گفت که خود کارگردان، از زاویه دید یونس، ارزیابی گستردهای از مقوله عدالتخواهی در حوزههای مختلف ارائه میکند. یونس، در جایگاه طبقاتی و اجتماعی خود، ناخواسته در دل این همه التهاب، مرارت و بیعدالتی، به یک «بزرگمرد کوچک» در دنیای خویش بدل میشود. در «سازدهنی» نیز همان دغدغه اجتماعی و عدالتخواهی وجود دارد که امیر نادری با شخصیت نوجوان «امیرو» به دنبال تحقق آن است. با اینحال، تفاوتی وجود دارد؛ در «سازدهنی» روایت کاملاً از زاویه دید «امیرو» شکل میگیرد و نسلهای دیگر وارد این مناسبات نمیشوند. نوجوانی که در آغاز فیلم با اشتیاق کولی می دهد، اما بهتدریج علیه کسی که او را استثمار میکند، عصیان میکند. اما در فیلم «باد در کشتزارهای نیشکر»، گاه از این نقطه مرکزی تخطی صورت میگیرد.
این منتقد سینما بیان کرد: شخصیتی چون یونس، باوجود تمام مسائلی که با آن روبهرو است و کنش و واکنشهایی که در طول روایت نشان میدهد، در نهایت نباید به پایانی چنین محتاطانه برسد. به عقیده من، این فیلم میتوانست در پایانبندی به یک آنارشیسم تمامعیار برسد؛ یعنی عصیان و تخلیه این نوجوان را بهصورت عملی و اجرایی ببینیم اما در فیلم، اگرچه میبینیم که یونس در کشتزارها مرثیهسرایی خود را با یک ترانه بومی برگزار میکند و دوستش بهعنوان نقطه مکمل او ظاهر میشود، پایانبندی فیلم بهگونهای بیشتر یادآور یک دنیای آرمانی است تا بازتاب واقعیتی عینی. یکی دیگر از نکات مثبت فیلم استفاده خوب از لوکیشن است و محیط بومی در این اثر حضوری هویتمند دارد و ناخواسته ما را به یاد استفاده درستِ جلال مقدم از محیط، در فیلم «فرار از تله» میاندازد. در این فیلم نیز استفاده درست از محیط و لوکیشن حالتی مستند داستانی به اثر داده است.
وی افزود: موسیقی این فیلم نیز بسیار خوب بود؛ موسیقیای موجز و سینمایی که در خدمت مضمون اثر قرار داشت. این نشان میدهد که آهنگساز فیلم، بهخوبی موضوع و مضمون را درک کرده و بهموقع توانسته ریتم و تمپوی مناسبی ایجاد کند تا هیجان منطقی و معقولی را به فیلم اضافه کند، نه هیجانی کاذب.
اشرفپور کارگردان فیلم نیز گفت: با احترام به فیلمسازان پیش از ما که از آنها بسیار آموختهایم، من قصد نداشتم که «یونس» من به «امیرو» تبدیل شود؛ چرا که من سینمای خودم را دارم و امیر نادری نیز سینمای خود را. اما مسئله ما از آنجا آغاز میشود که میخواهیم فیلمی درباره مشکلات کارگران هفتتپه بسازیم. اگر اختیار کامل داشتم، شاید این کار را با حضور خودِ بزرگسالان انجام میدادم اما خواستم مسائل آنها در بیان سینمایی ما فراموش نشود. نمیخواستم صرفاً دغدغه یک کودک را روایت کنم، بلکه هدفم این بود که صدای کارگران باشم. به همین دلیل تصمیم گرفتم از کارگران اخراجی واقعی در فیلم استفاده کنم و این پرسپکتیو کارگری از نگاه یونس شکل گرفت.
وی ادامه داد: واقعیت این است که من در این اثر، نگاهی استعلایی داشتم و میخواستم که این اثر برخاسته از تجربه زیسته و آگاهی شخصیام و اتفاقاتی که در آن فضا برای من رخ داده باشد. با اینحال، آنچه اکنون در پایانبندی فیلم شکل گرفته، برای خودم قابلقبول است و مشکلی با آن ندارم با اینکه ممکن است اگر دوباره بخواهم این فیلم را بسازم، پایانبندی دیگری را انتخاب خواهم کنم. در این فیلم ما بهنقد سرمایهداری غلط پرداختیم. رئیس این کارخانه نماد نظام سرمایهداری است که با بازی با اخلاقیات، به استثمار مردم میپردازد.
حمیدرضا برزو دستیار و برنامهریز فیلم نیز در پایان عنوان کرد: من از ابتدا با ابراهیم اشرفپور روی فیلمنامه کار کردم، نکتهای وجود داشت که باید به آن اشاره کنم؛ اینکه پایانبندی این فیلمنامه سه بار تغییر کرد. در نهایت، پایانبندی مورد نظر کارگردان که بسیار تندتر بود، حذف شد. در واقع، ما در پردازش فیلمنامه بهگونهای کار کردیم که کاراکتر بیشترین همخوانی را باشخصیت واقعی بازیگر داشته باشد.