به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از ورایتی، جکی چان روز شنبه جایزه دستاورد حرفهای لوکارنو، با عنوان جایزه معتبر پاردو آلا کاریرا، را دریافت کرد.
در این مراسم نازارو، مدیر هنری لوکارنو از وی به عنوان یک «نابغه واقعی» یاد کرد و با تاکید گفت: او به معنای واقعی کلمه، فیلم اکشن را از نو خلق کرد. در فیلم اکشن یک دوره قبل از جکی چان و یک دوره بعد از آن وجود دارد.
در این مراسم جکی چان نقش خود را در فیلم «اژدها وارد میشود» بروس لی روی صحنه بازی و اعتراف کرد: من سوپرمن نیستم. من هم میترسم و هر بار قبل از بدلکاری، میپرسم؛ آیا این بار قرار است بمیرم؟
جکی چان که یک مستر کلاس در جشنواره لوکارنوی سوئیس برگزار کرد، درباره آغاز کارش حرف زد و از این مسیر به عنوان ماجرایی مفصل و طولانی یاد کرد و گفت: من هم تنبل بودم، هم شیطان و نمیخواستم درس بخوانم، به همین دلیل پدرم مرا به مدرسه هنرهای رزمی فرستاد. من در جوانی عاشق مبارزه بودم.
وی به شوخی افزود که مدرسه را هم خیلی دوست داشت چون میتوانست به معلم لگد بزند و بقیه را زیر مشت بگیرد!
چان کار خود را به عنوان بدلکار آغاز کرد و در فیلم «مشت خشم» بروس لی ظاهر شد و در نهایت به بازیگری روی آورد.
این بازیگر که با حضور پرشور خود تماشاگران لوکارنو را به وجد آورد، گاه از خود آنها برای یافتن کلمات یا عناوین مناسب کمک میگرفت. او همچنین درباره پدرش صحبت کرد که نوارهایی با صدای ضبط شدهاش برایش میفرستاد و گفت: اگر الان به آنها گوش میدادم، فکر میکنم گریه میکردم.
چان یادآوری کرد که دوست داشت فیلمسازی را از صفر یاد بگیرد و حتی خودش را گریم میکرد تا به کارگردان نشان دهد که به اندازه کافی خوب هست و پس از مدتی هم تصمیم گرفت وظایف کارگردانی را هم بر عهده بگیرد.
وی گفت: همه کارها را خودم انجام میدهم. حالا به فیلمسازان میگویم؛ اگر فقط یاد بگیرید که چگونه کارگردانی کنید، کافی نیست.
وی افزود: تماشاگران از باران یا اینکه تهیهکننده کیست یا اینکه بودجه کاهش یافته، خبر ندارند. آنها فقط یک فیلم خوب میخواهند. این آویزه گوش من است و سعی میکنم هر صحنه را بینقص بسازم.
جکی چان با اشاره به اینکه فیلمهای قدیمی بهتر از آنچه امروز داریم، بودند گفت: این استودیوهای بزرگ دیگر فیلمساز نیستند، تاجرند و همین موجب شده که این روزها ساختن یک فیلم خوب بسیار دشوار باشد.
چان روی صحنه لوکارنو همچنین برخی صحنههای مبارزه فیلمهایش را بازسازی و از شدت هیجان حتی میکروفونش را فراموش کرد.
وی با نگاهی به گذشته گفت: آن زمان، من پادشاه آسیا بودم و فکر میکردم قرار است آمریکا را فتح کنم، بنابراین به آنجا رفتم و گفتم؛ «من جکی چان هستم.» گفتند: «جکی چی؟ کی؟ یک بروس لی دیگر؟» هیچکس من را نمیشناخت. آنها حتی به مهارتهای مبارزه من هم اهمیتی نمیدادند. آنها میخواستند من یک مشت بزنم، مثل کلینت ایستوود. او با اشاره به «ضربه ناگهانی» گفت؛ اما من کلینت ایستوود نیستم!
در ادامه چان افزود: گفتم به شما نشان خواهم داد. به همین دلیل برای ساخت «داستان پلیس» به هنگکنگ برگشتم؛ چون گاهی کار فقط با حرف زدن درست نمیشود باید آنها را ثابت کنید.
او سرانجام با اشاره به ناامیدیهای فراوانش گفت «ساعت شلوغی» کمک کرد تا من در نقش یک افسر پلیس اهل هنگکنگ بازی کنم و لازم نبود انگلیسی را عالی صحبت کنم. وی افزود: من میخواستم یک پل فرهنگی بین چین و آمریکا و حالا سوئیس باشم.
این بازیگر محبوب با تأکید بر فیلمنامه به عنوان مهمترین چیز، گفت که صحنههای مبارزه در مرحله بعد قرار میگیرند.
وی گفت: ما فیلمنامه را تجزیه و تحلیل میکنیم تا بفهمیم چگونه آن را با اکشن ترکیب کنیم. من فیلمهای آمریکایی و حتی فیلمهای چینی میبینم، که شخصیتها با هم میجنگند و سپس … آنها پرواز میکنند. چرا؟ چون شخصیتهای اول و دوم با یکدیگر موافق نیستند. خوب یعنی آنها ابرقهرمان هستند؟! این نوع اکشن من را عصبانی میکند.
چان با تاکید بر اینکه حداقل فیلمهایش منسجم هستند، افزود: من همیشه به تغییر فکر میکنم.
وی گفت که حتی از خواندن آواز هم نمیترسد چون «آسانتر از جنگیدن است» و برای تماشاگران آواز خواند و اعتراف کرد که میخواهد همه فن حریف باشد و تاکید کرد که بازیگری است که میتواند بجنگد، نه فقط یک ستاره اکشن.
جکی چان با گفتن اینکه عمر ستارههای اکشن خیلی کوتاه است، پرسید: چند نفر از آنها هنوز زندهاند؟ برای همین من ۱۵ سال پیش تصمیم گرفتم که رابرت دنیرو آسیایی باشم و به همین دلیل است که شما این جایزه را به من دادید.
جکی چان هنگام دریافت جایزه، از گفتگویی که با پدرش کرده بود یاد کرد و گفت او زمانی از من پرسید: آیا وقتی ۶۰ ساله شوی هنوز میتوانی بجنگی؟ و چان نمیدانست به او چه بگوید. وی افزود: اما حالا ۷۱ سالم است و هنوز میتوانم بجنگم.